هستیهستی، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

تمام هستی مامان و بابا

شکر

1394/6/3 0:42
182 بازدید
اشتراک گذاری

به چهره ي معصوم فرزندم نگاه ميكنم.

گاهي اوقات فراموش ميكنم كه چگونه به خداوند التماس ميكردم كه فرزندي سالم به من عطا كند.

 

گاهي اوقات در اثر خستگيهاي روزانه و فشارهاي زندگي، فراموش ميكنم كه چه روزها و شبهايي اشك ميريختم و زاري ميكردم به درگاه خداوند، كه فرزندي را كه در شكم دارم سالم به مقصد برساند.

 

فراموش ميكنم كه فرشته اي در كنار دارم كه اگر نبود، همه چيز برايم بي مفهوم بود.

 

فراموش ميكنم بيشتر ببينمش، 

بيشتر برايش وقت بگذارم،

كمتر سرش فرياد بكشم 

و كمتر او را مواخذه كنم.

 

خدايا!

بار ديگر از درگاهت تقاضا ميكنم براي بزرگ كردنش و انسان تربيت كردنش، به من صبر بدهی.

بارالها!

ازتو ميخواهم كمكم كني براي مهربانتر بودن و اينكه هيچگاه فراموش نكنم كه تو او را به من هديه دادي و او امانتي ست نزد من، 

پس بايد بكوشم در امانت داري.

بارالها!

به من نيرو بده تا چون كوهي محكم در كنارش باشم و به من توانايي بده تا با او دوست باشم.

خدايا!

پيشاپيش سپاسگزارم و ميدانم وقتي موهبت مادر و پدر شدن را عطا كردي، نعمت پرورش درست را نيز عطا خواهي كرد.🌹

پسندها (1)

نظرات (0)